جادوگر شهر آذر – ۴ / از مجلات اتومبیل تا BMW

با قرار قبلي رفته بودم به ميز ديگري آمد و براي مصاحبه آماده شديم. همه چيز مهيا بود که ناگهان کريمي گفت بگذار اول اين سريال را ببينم!

وقتي کريمي مراسم اسکار را دنبال کرد

او به فيلم هاي ايراني بيش از فيلم هاي روز دنياعلاقه دارد. ديدن سريال هاي ايراني چيزي است که معمولا اوقات اورا پر ميکند. يکي از بازيکنان همدوره کريمي از روزهاي اردوي تيم ملي اينطور تعريف مي کند:« علاقه علي به فيلم هاي ايراني واقعا غيرقابل باور است. زماني که يک سريال پر طرفدار از تلويزيون پخش مي شد او زمان غذايش را طوري تتظيم مي کرد که بتواند آن را تماشا کند! جتي بعضي از بازيکنان تيم ملي را هم تشويق به ديدن اين فيلم مي کرد.» يکي از خبرنگاران که براي مصاحبه با کريمي به اردوي تيم ملي رفته بود ماجرا را اينطور تعريف مي کند:« حدود دو سال پيش براي مصاحبه با کريمي به اردوي تيم ملي در هتل اوين رفتم. کريمي به همراه جمعي از بازيکنان مانند مازيار زارع، پژمان منتظري، محمدرضا خلعتبري و پژمان نوري در لابي هتل بودند و نوشيدني مي خوردند. کريمي بعد از ديدن من و با توجه به اينکه با قرار قبلي رفته بودم به ميز ديگري آمد و براي مصاحبه آماده شديم. همه چيز مهيا بود که ناگهان کريمي گفت بگذار اول اين سريال را ببينم! ابتدا فکر کردم برخورد يا حرفي از طرف من او را ناراحت کرده و به اين طريق مي خواهد از زير مصاحبه در برود اما بعد خلعتبري گفت که علي آقا هر شب بايد اين سريال را ببيند! شايد همين مسئله باعث شد او در ساعات پاياني يکي از بهترين شب هاي تاريخ ايران منتظر اعلام نتيجه جايزه اسکار بود و بعد از برنده شدن اصغر فرهادي به عنوان برترين کارگردان جهان خيلي زودتر از برخي هنرمندان پيام تبريک خود را تقديم او کرد. او درباره اصغر فرهادي اينطور مي گويد:« مي دانم او فيلم هاي زيادي ساخته اما با توصيه دوستانم دو اثر پر فروش و تاثيرگزار او در سينماي ايران را ديدم. “جدايي نادر از سيمين” فيلم زيبا و پرمعنايي بود. خيلي ساده و به شکل عالي به موضوع دروغ بين آدم بزرگ ها و توجيه آن بين خودشان پرداخته بود. از انتخاب ايشان واقعا خوشحال شدم و مراسم انتخاب را دنبال مي کردم. او باعث سربلندي ايراني ها شد و کارش فوق العاده بود و توانست نام ايران و هنر ايراني ها را در سراسر جهان بر سر زبان ها بياورد. اين کار کمي نيست و من به شخصه براي او و کارهايي که مي کند احترام قائلم. متاسفانه فعلا نتوانسته ام فيلم جديد ايشان(گذشته) را ببينم. دقيقا با بازي هاي پرفشار ليگ و تمرينات و جابجايي هايم همراه بود ولي با توجه به شناختي که از ايشان دارم مي دانم فيلم قابل اعتنايي است و آن را خواهم ديد.» آيا علي کريمي که خودش هنرمند بزرگي در زمين فوتبال است و طرفداران زيادي هم دارد روز روي بيلبورد سينماها خواهد رفت و بازيگري در سينما را هم تجربه خواهد کرد؟ يک نه خيلي طولاني اولين واکنش اوست:«نه، اصلا به اين موضوع فکر نمي کنم. البته همانطور که مي گوييد لطف خيلي ها باعث شده تا اين پيشنهاد به من شده باشد. حتي چند بار به دعوت دوستانم به پشت صحنه يکي دو فيلم رفتم و دوستان خوبي هم در اين عرصه دارم اما اينکه روزي بازيگر شوم را بعيد مي دانم. فکر نکنم بازيگري در خون من باشد. من کارم را در زمين فوتبال انجام مي دهم و سينما هم متعلق به کساني است که براي آن زحمت مي کشند.» البته همه کساني که کريمي را مي شناسند مي دانند که او علاقه خاصي به سورپرايز کردن طرفدارانش دارد و بعيد نيست روزي به دعوت سينماگران پاسخ مثبت بدهد!

از مجلات اتومبيل تا BMW

کريمي هم مانند خيلي از فوتباليست ها از صفر به اين روزهاي خوب رسيد. طرفدارانش هنوز روزهايي که با پژو RD اش به کارگران رفت و آمد مي کرد را فراموش نکرده اند. پژويي که خيلي زود تبديل به يک BMW شد. علي کريمي از همان کودکي به اتومبيل علاقه داشت و اطلاعات خودرويي اش از خيلي از بنگاه هاي فروش اتومبيل هم به روزتر است! شماره ? تراکتورسازي کلي مجله اتومبيل در خانه اش دارد و از کيفيت و نوع کارايي اتومبيل سررشته خوبي دارد. اگر مجله در دسترس نباشد باز کردن سايت هاي معرفي اتومبيل ديگر سرگرمي اوست. همين مسئله باعث شده بين همبازيانش به يک اتومبيل باز حرفه اي معروف باشد و کيست نداند که همچنان BMW را به خاطر تحت کنترل و مانور دلپذيرش بيشتر از همه خودروها دوست دارد.