بازگشت مهدي کريميان زودتر از آنچه که تصور ميشد، اتفاق افتاد. او که چند هفته پيش بر اثر يک اتفاق به کما رفته بود، حالا با تيم تمرين ميکند و حتي در سه بازي گذشته تيم به زمين هم رفته است. در روزهاي غيبت او نه تماشاگران تبريزي دل و دماغ شادي داشتند، نه بازيکنان تيم حال و حوصله طراحي شادي پس از گل. اما حالا او برگشته و تبريزيها اميدوارند که دوباره بتوانند ورزشگاه يادگار امام را به يک ديگ جوشان تبديل کنند
در کمتر از 15 روز برگشتي به تمرين و فوتبال بازي کردي. . فکر ميکردي اينقدر زود از کما به زمين فوتبال برگردي؟
وقتي که من که در کما بودم دکترها گفته بودند که کارم ديگر تمام است و بازگشت من را معجزه دانستند. کمتر کسي نيز انتظار بازگشت من را داشت ولي با لطف خدا که آن را هم مديون دعاهاي مردم بودم دوباره برگشتم. الان هم مشکلي نيست و مقابل سايپا 30 و صبا 20 دقيقه بازي کردم و موردي نبود. البته هنوز به آمادگي کامل براي 90 دقيقه نرسيدم.
اما همسرت اميدوار به بازگشتت بود و در روزهايي که اميد همه خيلي کم بود، ميگفت: «مطمئنم مهدي از روي تخت بلند ميشود. »
خدا را شکر که همسري محکم و استوار دارم که در مقابل همه مشکلات ايستادگي کرد. يستادگي همسرم باعث تعجب پدر و مادر و دوستان شده بود. او حتي گريه نکرد و با ايمان محکم انگار ميدانست برميگردم. اين در حالي بود دکترها گفته بودند اگر با احتمال 10درصد هم زنده بمانم 2 يا 3 ماه در کما خواهم بود اما او با صلابت و استوار تحمل کرد و يک لحظه هم ايمانش را از دست نداد. بايد براي تمام اميدي که داشت از او تشکر کنم.
بعد از اينکه از کما برگشتي و حمايت مردم را ديدي، گفتي تا آخر عمرت در تبريز ميماني؛ جوگير شده بودي يا هنوز هم روي حرفت هستي؟
من لطف مردم را ديدم. روزهايي که در بيمارستان بودم را از خانواده شنيدهام و تصاويرش را ديدهام. 2 هزار نفر بهخاطر من، شبانهروز جلوي بيمارستان بودهاند و همان جا برايم دعا ميکردند. حتي از پرتغال و امريکا هم پيگيري ميکردند. اين ديني را بر گردن من گذاشته که بايد جبرانش کنم.
حتي اگر مثلا دستمزدت را نصف کنند؟
اگر به پول فکر ميکردم شايد امسال را در تراکتور نبودم. شايد يک روز باشگاه مرا نخواست و يا يک مربي آمد که من در تفکرات او جايي نداشتم و گفتند به سلامت ولي هم خودم و هم خانوادهام دوست داريم در تبريز بمانيم و اينجا فوتبال بازي کنم و در اينجا زندگي کنيم. حتي اگر نتوانستم فوتبالم را در تبريز ادامه دهم برميگردم و همين جا به زندگي ادامه ميدهم.
چند هفته که نبودي، کسي هم نبود شادي گل طراحي کند و هم شادي گلهاي تراکتورها معمولي بود. اصلا انگار کسي دل و دماغ گل زدن نداشت!
تيم ما در شرايط بدي قرار داشت. اتفاقي که براي من افتاد يک شوک بزرگ به تيم بود و مهدي کريميان در کما بود تمامي روزنامهها نوشتند تراکتور به کما رفت و شما هم در روزنامهتان تيتر زده بوديد تبريز در کما! ولي من اعتقاد دارم به کما رفتن من به شوک مثبت بود براي تراکتور و به تيم انگيزه مبارزه داد. آنها بدون من رفتند و 6 امتياز را از اصفهان گرفتند. حتي يکباربه شوخي به بازيکنان گفتم شوکي که من به تيم وارد کردم اکبر ميثاقيان هم به شاگردانش وارد نميکند. طراحي گل به نظر من يک همدلي در تيم ايجاد ميکند. شب بازي مينشينيم و صحبت ميکنيم و برنامه ميريزيم که فلاني اگر گل زد چکار بکنيم.
سابقه کار با جلالي و توني را داري. اين دو چه تفاوتهايي با هم دارند؟
توني يک فوتبال سراسر تهاجمي را دوست داشت و بيشتر روي پاسهاي تکضرب و دو ضرب يا به اصطلاح تيکيتاکاي بارسلونايي کار ميکرد. يادم هست روزي تيم باخت و هواداران 15 دقيقه بعد از بازي در استاديوم ماندند و توني را تشويق کردند. يعني هواداران تراکتور فوتبال را دوست دارند و ميفهمند و براي تيکيتاکا احترام قايلند. تيم جلالي کمي محتاطتر است و برنامهريزيشده کار ميکند و بدون ترس حمله نميکند. تيم ما الان در زمان نياز دفاع ميکند و در زمان نياز حمله ميکند.
چرا جلالي در اين مدت هنوز نتوانسته بين تماشاگران تيم به محبوبيت برسد؟
تبريزيها فوتبالفهمند و سبک کاري توني را دوست داشتند و در باختها هم تشويق ميکردند که دليلاش نوع بازي جذاب بود. البته با گذشت زمان تراکتور با جلالي به صدر خواهيم رسيد و جلالي هم محبوب ميشود.
اين فصل پست تو در تراکتور چه فرقي با پارسال دارد؟
پارسال 3-3-4 بازي ميکرديم و من هافبک چپ بودم. اما اين فصل سيستم تيم 2-4-4 است و در اين سيستم هافبک راست بازي ميکنم که شرح وظايف متفاوتي دارد. در اين سيستم بيشتر ميتوانم در حملات شرکت کنم و در کل در خط هافبک راحتترم. البته براي من فرقي ندارد هافبک چپ بازي کنم يا راست.
تراکتور با يک باخت کمترين شکست اين فصل را در ليگ برتر دارد. از سوي ديگر تراکتور کم گل ميخورد. دليل اين موضوع چيست؟ حامد لک يا سازمان دفاعي تيم؟
دفاع از خط حمله شروع ميشود و ميرسد به هافبک که کمربند تيمي هست و بعد مدافعان و دروازبان. تيم ما ساختار دفاعي خوبي دارد. مشکل ما در گلزني است که البته کل فوتبال ايران در گلزني مشکل دارند. براي حل اين مشکل، يکي دو هفته است که روي فاز هجومي کار کردهايم.
رابطه تو با علي کريمي خوب شده؟ با هم جور شدهايد؟ با اخلاق خاص کريمي آشنا شدهاي؟
علي آقا يک نوع روحيات خاص دارد که بازي در کنار او را لذتبخش ميکند. با خصوصياتي که او دارد و خصوصياتي که از خودم سراغ دارم، راحت با هم جور شده و بيشتر هم جور ميشويم.
با ستارههاي بزرگي در سپاهان و تراکتور همبازي بودي. کريمي چه تفاوتهايي با آنها دارد؟
عليآقا تجربه بازي در بوندسليگا و و بايرن مونيخ را دارد و با شماره 8 بايرن قهرمان شده که نشان ميدهد ستاره است. وقتي در زمين متفاوت باشي و در فهم تاکتيکي هم مشکلي نداشته باشي، ستاره هستي. با اين تعريفشايد در ليگ و فوتبال ايران ستارههاي ديگري وجود داشته باشند ولي امثال علي کريمي هر 100 سال يک بار در ايران به دنيا ميآيند.
بالاخره تراکتورقهرمان ليگ برتر ميشود؟
فکر ميکنم بعد از دو نايبقهرماني ديگر زمان آن رسيده که قهرمان شويم. تلاش و هدف ما هم قهرماني است و البته هواداران تبريزي هم جز اين چيزي نميخواهند.
چرا استقبال تماشاگران تراکتور از مسابقات کمتر شده. به نظرت ورزشگاه يادگار دوباره پر ميشود؟
در اين شرايط اقتصادي بهاي بليت افزايش يافته. ما دانشجو و محصل داريم و از طرفي مسير استاديوم يادگار نامناسب است. امکاناتي هم در نظر گرفته نميشود. ما تلاش ميکنيم آنقدر ببريم و بازي تماشاگرپسند انجام دهيم تا بار ديگر ورزشگاه يادگار را پر کنيم. شما مطمئن باشيد بار ديگر شاهد حضور 100، 110 هزار نفري تماشاگران تبريزي خواهيم بود.