پس از تمرين روز يکشنبه ، بازار عکس و امضاء داغ بود اما صورت درهم مسعود ابراهيم زاده که پارکينگ را به طرف 206 خود می رفت چون پوتکي بر بدنه فوتبال بومي بود .
واقعا چرا با مسعود آقاي گل دوران نه چندان دور خود اين گونه کرديم ؟ آيا مسعود يک اجنبي بوده است که با هزينه ميلياردي و براي تهی نماندن غريزه به تبريز آمده است ؟
مجيد جلالي او را يکي از تاثير گذار ترين بازیکنان اين فصل دانست و در کنفرانس مطبوعاتي پس از مسابقه با سايپا عنوان کرد : ” مسعود برترین فوتبالیست و تاثير گذار ترين فوتبالیستان ماست ولي نمي دانم چرا چنين جوي عليه او است که باعث شد تا از ترس اين جو نتواند به ميدان برود ! ولي اين جو فوتبالي نيست و کساني خارج از فوتبال با او مشکل دارند “
مسعود اوزيل تبريز در اين فصل خوب در ترکيب جا افتاده و بازي هاي قابل قبولي را ارئه داده و درخشش باعث نيمکت نشيني بعضي از پر ادعا ها شده است ولي باز جوي غير قابل باور را درست مي کنيم تا فرزند آذربايجان ، بازيکني که جز پيراهن سرخ تراکتور پيراهني را نپوشيده است را چنان بر زمين مي کوبيم که داد غير خودي ها نيز در مي آيد .
اين اولين بار نيست که چنين حرکاتي را در قبال بازيکنان بومي انجام مي دهيم و البته از بومي مختص تبريز است و عادت کرده ايم تبريزي ها را در تبريز زير رگبار بگيريم و اين نامردي محض است و البته در گذشته نيز شاهد آن بوده ايم و شايد سن من به زور قد مي دهد ولي با براداران خطيبي و دين محمدي ها و باقري ها نيز چنين شده است و سپس مي گوئيم بي غيرتند ! چرا ؟
مانده ام چرا سرمايه هاي آذربايجان را نابود مي کنيم و بازيکنان مستاجري را که با هزينه هاي زياد براي يک سال تنوع به تبريز آمده اند را روي سر مي گذاريم و حلوا حلوا مي کنيم و صد البته منکر زحمات آنان نيز نيستيم و نمي شويم
ته دلتان سئوال مي کنيد که مگر از قهوه خانه و قليان خبر ندارم ؟ آري خبر دارم و فراتر از آن را خبر دارم .
و الان من از شما سئوال دارم ؟! شبها در جاده هاي وليعصر و رشديه ساعاتي را با ماشين گشته ايد ؟ چيزي نديده ايد ؟ در سال هاي قبلی چندين اخبار آبرو ريزي را شنيده و يا ديده ايد ؟ چرا لب به اعتراض باز نکرده ايد ؟ چرا بازيکناني که به يکباره ترک تبريز مي کنند را نمي گوئيد ؟ تا به حال چند مورد داشته ايم ؟ چه اتفاقاتي افتاده است و مي دانيد و هنوز هم همان ها را حلوا حلوا مي کنيم . نمي خواهم بيشتر از اين سخن را کش دهم و به بعضي ها بر بخورد و مجبور به پرده دري شويم ولي بيائيد فرزندان خود را به بهائي و به استوره هاي پوشالي ريالي متر نفروشيم .
بيائيد به فرزندان خود در داخل مجموعه اعتبار دهيم و اگر امروز حمايت ها را آغاز نکنيم ديگر نبايد دم از بومي گرايي کرد و ديگر نبايد مسعودها و فرشاد ها و ابراهيم ها را در تراکتور ديد .
کلاهتان را قاضي کنيد و اگر انصاف بر اين است ادامه دهيد . يا حق .
رضا گلمحمدی