جادوگر شهر آذر – ۲ / همسر آذری علی آقا

گزارشي از تمام حاشیه های که در روز اول حضور علي کريمي در تبريز افتاد و پيدا کردن جواب براي يک سوال ؛چرا تبريز؟

همسر آذري علي آقا

چرا تبريز ؟ در اولین روزها هنوزکسی پاسخ اين سوال را نمي دانست.جادوگر در طول سال هاي بازيگري اش تيم ها و مناطق مختلفي را تجربه کرده، اما در ايران هيچ وقت پيراهن تيمي شهرستان را نپوشيده. براي خيلي ها اين سوال جالب بود که چرا استاد به پيشنهاد فولاد حسين فرکي (يکي از مربياني که واقعا براي او احترام قائل است)، ملوان انزلي (اصالت شمالي دارد و مازيار زارع و درودگر از دوستان نزديک او به حساب مي آيند)، نفت تهران (با توجه به پایتختی بودن نفت و حضور يحيي گل محمدي نزديک ترين گزينه به حساب مي آمد) و سپاهان ( تيمي که هميشه شانس قهرماني است) جواب نداد و يک باره سر از آذربایجان در آورد. دوستان نزديک علي کريمي از اصرار  هاي همسر جادوگر عنوان میکنند. چرا همسرش بايد به حضور او در تبريز علاقه مند باشد؟ آذري بودن همسر جادوگر براي اصرارهاي هميشگي او در تمام مدتي که روزنامه ها به دنبال راهي براي حضورش در پرسپوليس بودند کفايت مي کرد. همسر کريمي از او خواست اگر قرار به پايان فوتبالش است حداقل يک سال هم در تبريز توپ بزند.

ان تايم مي شويم

همین طور که خودش مي گويد اولین روزهای حاضر بودن در تبريز به نوعي برايش تداعي کننده روزهاي بايرن مونيخ بود. روزهاي بي کسي و فراموشي. کريمي هیچ وقت به به تيترهاي روزنامه اهمیت نمی داد و همچنان هم نمی دهد، مگر اينکه هدف به خصوصی داشته یاشد! کريمي در اولین روزهای حضورش در تبريز، کاظميان را مامور خريد روزنامه ها کرد. او به می خواست که بداند رويانيان و حتي دايي راجع او چه ادعا هایی کرده اند. به هر حال استاد در اولین روز های حاضر بودن در تبریز با توجه به سختی های که پشت سر گذاشته بود در تمرينات سرد و بي روح حاضر مي شد و برخلاف دورانش در پرسپوليس که عادت داشت يکي دو ساعت زودتر بيايد و ديرتر از همه هم درفشي فر( محل تمرين پرسپوليس) را ترک کند با سوت جلالي تمرين را ترک مي کرد و به سمت رختکن مي رفت. اگر طرفداران سينه چاک تراکتور نبودند او بعد از کمي رسيدن به سر و وضعش به سمت خانه اش حرکت مي کرد اما عکس گرفتن و امضاي يادگاري به طرفدارانش در هر تمرين حدود نيم ساعت از وقت جادوگر را مي گرفت و همچنان مي گيرد.اما داستان تمرينات او اين روزها بسيار تغيير کرده و همين طور است که مدام مجيدجلالي از حرفه اي بودن و تمرين کردنش حرف مي زند. او حالا کاملا در تبريز جا افتاده و به همان ستاره اي که لازم است براي تراکتورسازي تبديل شده

جادوگر فيلم باز ،آقاي سياه پوش

دريبل ها ، گل ها و پاس هاي جادوگر در تمام اين سال ها اينقدر جذاب بوده که هیچ کس به طرف جزييات زندگي اش نشود . علي کريمي معمولا اجازه نمي دهد کسي اينقدر به او نزديک شود که بتواند از جزييات زندگي اش سر دربياورد . هر از چند گاهي هم يک گفتگو آتشين مي کند و کل فوتبال ايران را هم مي زند. او همين امروز هم ویژگی هایش را محفوظ کرده ولی چه کسی علاقه مند نیست بداند کريمي طرفدار کدام تيم اروپايي است ؟ چطور غذا مي خورد؟ چطور وقتش را مي گذارند و سليقه اش چطور است ؟چه ماشين هاي داشته و …… اين يک گزارش مصاحبه است که در مورد بعضي ازقسمت هايش با خود علي کريمي حرف زده ايم .